بانوی آهنینِ بریتانیا در جنگ 74 روزه

به گزارش مالکوم، طعم پیروزی برای انگلستانی که امید چندانی به سربلندی نداشت، بسیار شیرین بود و سخنرانی معروف تاچر بعد از این پیروزی، آن را برای انگلیسی ها شیرین تر هم کرد.

بانوی آهنینِ بریتانیا در جنگ 74 روزه

از وبسایت ویکی پدیا دیدن نمایید.

شاید شما هم اگر بخواهید از یک زن قدرتمند و قاطع تعریف و تمجید کنید، او را بانوی آهنین بخوانید، اما شاید ندانید که این صفت برای نخستین بار به بانوی سیاست مداری نسبت داده شد که توازن مردسالارانه در عرصه قدرت را بر هم زد و در زمانه ای که مردان حرف اول و آخر را در عرصه سیاست می زدند، فارغ از تمام تشویق ها و تشویش ها، آنچنان درخشید که نامش به یک مَثَل تبدیل شد.

مارگارت تاچر (Margaret Hilda Thatcher)، بانوی سیاست مداری است که اولین ها را در تاریخ انگلستان تجربه کرد.

او که نمایندگی مجلس عوام انگلیس را برعهده داشت، سال 1970 در دولت حزب محافظه کار به عنوان وزیر آموزش و پرورش معرفی گردید. سرشروع تصمیم های جنجالی تاچر از همین دوره بود؛ از پخش رایگان شیر در مدارس جلوگیری کرد و با واکنش های زیادی روبرو شد و حتی حزب کارگر لقب مارگارت تاچر، سارق شیر بچه ها را به او داد.

تاچر پنج سال بعد و در سال 1975، برای اولین بار در تاریخ انگلستان، جا پای مردان گذاشت و رهبری یک حزب سیاسی مهم یعنی حزب محافظه کار را برعهده گرفت. او که معتقد بود صدایش آنگونه که باید در مجلس بریتانیا شنیده نمی گردد، سفر های خارجی خود را شروع کرد تا هم عقایدش را گسترش دهد و هم اینکه به چهره ای بین المللی تبدیل گردد.

بین سفر های تاچر، دو ملاقات سیاسی او بیش از همه مورد توجه نهاده شد؛ اول سفر به آمریکا و ملاقات با جیمی کارتر و دوم سفر به ایران و ملاقات با محمدرضا پهلوی. آنتونی پارسونز - سفیر وقت بریتانیا در ایران - در خاطراتش می گوید: تاچر به شاه ایران گفت خرید های نظامی تان از بریتانیا باعث ایجاد هزار شغل برای ما شده است..

اما این تازه شروع راه برای بانوی سیاست مدار بود. مدتی نگذشت که با پیروزی محافظه کاران در انتخابات پارلمانی، تاچر به سمت نخست وزیری انگلستان انتخاب شد و تا دو دوره دیگر نیز در این سمت باقی ماند.

تاچر با سخنرانی مشهوری که در سال 1976 علیه اتحاد جماهیر شوروی و رهبرانش انجام داد، لقب بانوی آهنین را - مشابه صدر اعظم آهنین که لقب بیسمارک بود و ژوزف استالین که او را مرد آهنین می نامیدند - به دست آورد و در سال 1979 که حزب محافظه کار بیشتریت را در مجلس عوام بدست آورد با شعار کوچک کردن دولت و خصوصی سازی اولین نخست وزیر زن بریتانیا شد.

یکی از مهم ترین اقدامات تاچر در دوران نخست وزیری، خصوصی سازی گسترده و اجرای سیاست های نئولیبرالی بود. می توان گفت که تقریبا تمام اصلاحات و دستاورد های طبقه کارگر توسط تاچر نابود شد؛ خدمات بهداشتی، رفاهی و آموزشی که تامین کردن آن ها بر عهده دولت بود، از وظایف دولت کنار زده و بیشتر صنایع عظیم انگلستان به بخش خصوصی واگذار شد.

اما یکی از مهم ترین دوره های نخست وزیری تاچر، جنگ میان آرژانتین و انگلیس بود؛ جنگ 74 روزه ای که سال 1982 بر سر مالکیت جزایر فالکلند درگرفت و با حمله آرژانتین به این جزیره شروع شد و با تسلیم این کشور خاتمه یافت.

طعم پیروزی برای انگلستانی که امید چندانی به سربلندی نداشت، بسیار شیرین بود و سخنرانی معروف تاچر بعد از این پیروزی، آن را برای انگلیسی ها شیرین تر هم کرد؛ سخنرانی ای که وطن پرستی تاچر در تمام کلمات آن خودنمایی می نماید و یکی از تاثیرگذارترین و معروف ترین سخنرانی های سیاسی در تاریخ معاصر جهان به شمار می رود.

او سخنان خود را در جشن پیروزی انگلستان اینگونه شروع کرد: امروز شاهد نتیجه جنگ جزایر فالکلند هستیم. کشور ما پیروزی شگفت آوری به دست آورد و ما مستحق این هستیم که به خودمان مغرور باشیم. این ملت این عزم و قدرت را داشت که بداند چه کاری را باید انجام دهد و چه کاری درست است.

ما در این جنگ با حمایتی از سراسر جهان شرکت کردیم؛ شورای امنیت سازمان ملل و اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا در این جنگ ما را همراهی کردند، اما از سوی دیگر در این جنگ تنها بودیم تا بتوانیم از خودمان و قلمرو سلطنتی دفاع کنیم.

او ادامه داد: حالا جنگ تمام شده است و دیگر هیچ چیزی نمی تواند همانند سابق باشد چراکه ما درس های جدیدی درباره خودمان آموخته ایم؛ درس هایی که شدیداً احتیاج به آموزش آن ها داشتیم.

زمانی که جنگ شروع شد عده ای از ما حمایت کردند و حامی بودند و بعضی هم به پیروزی ما باور نداشتند؛ کسانی که تصور می کردند انگلیس دیگر نمی تواند حتی احتیاج های اولیه خود را برآورده کند؛ کسانی که باور داشتند این کشور دیگر نمی تواند کار های عظیمی که قبلا انجام داده بود را انجام دهد، اینکه دیگر هیچ گاه همانند سابق نمی گردد!

از سوی دیگر کسانی هم بودند که البته شاید الان قبول ننمایند، اما در اعماق قلبشان ترس هایی داشتند؛ اینکه انگلیس که در حال مبارزه با آرژانتین بود، همان کشوری نیست که سلطنتش را با اقتدار راه اندازی کرد و بر یک چهارم جهان حکومت می کرد. فرقی نمی نماید، همه آن ها در اشتباه بودند.

بانوی آهنین بار دیگر در میان سخنانش از ارزشمندبودن پیروزی سخن گفت و تاکید نمود: درسی که باید از جنگ فالکلند بیاموزیم این است که انگلستان همچنان مهارت های تمام عیار خود را دارد و در تاریخ می درخشد.

نسل های بعدی از پدران و پدرعظیم هایشان با شجاعت یاد می نمایند، چون وقتی جنگ و خطر های ناشی از آن، مردم ما را به سمت ارتش فرا می خواند، بار دیگر انگلستان همانند همواره مملو از مردمی شایسته، شجاع و مصمم شد ... قطعاً درسی که از جنگ گرفته ایم را در زمان صلح نیز استفاده خواهیم کرد. تملق و عدم اعتماد به نفس، راهی به سوی پیشرفت باز نخواهد کرد. ما در آینده از اعتماد به نفس خود استفاده می کنیم.

او در خاتمه سخنرانی مشهور خود، بار دیگر با مردم انگلیس اتمام حجت کرد و از آن ها خواست که مقتدر، مغرور و مصمم باشند: فالکلند به خاطر کم شمردن خطرات یا به جان خریدن ریسک ها پیروز نشد. این جنگ به خاطر تمام مردان و زنانی که هیچ ترسی از سختی ها نداشتند، پیروز شد.

ما مصمم به پیروزی بودیم و این دقیقاً صفت انگلستان است! این اعتماد به نفس از یک بازنگری دوباره به خودمان به دست آمده و با احترامی دوباره به خودمان، پرورش می یابد ... انگلستان بار دیگر خودش را پیدا کرد و هیچگاه به دوران قبل از پیروزی خود باز نخواهد گشت.

پی نوشت: در این نوشتار از نسخه سال 2010 کتاب Speeches that Shaped Our World تدوین Chris Abbott که توسط انتشارات Rider در 322 صفحه منتشر شده، استفاده شده است.

منبع: فرادید
انتشار: 13 بهمن 1399 بروزرسانی: 13 بهمن 1399 گردآورنده: malcom.ir شناسه مطلب: 1331

به "بانوی آهنینِ بریتانیا در جنگ 74 روزه" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "بانوی آهنینِ بریتانیا در جنگ 74 روزه"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید