راهنمای سفر به تایلند (پاتایا - چیانگ مای - بانکوک - پوکت)
به گزارش مالکوم، از چند ماه پیش به اتفاق همسرم تصمیم گرفته بودیم سفری به تایلند داشته باشیم. من همواره ترجیح میدهم برنامه سفر را منطبق بر زمان برگزاری جشن ها و فستیوالها در نظر بگیرم. این بار تصمیم گرفتیم در جشن سونگکران (جشن سال نو تایلندی) یا همان جشن آب که13 الی 15 آپریل برگزار میشود از این کشور دیدن کنیم.
از سفر با تور پاتایا لذت ببرید.
سونگکران جشن سال نو تایلندی است که در آوریل هر سال برگزار می گردد. واژه Songkran در زبان تایلندی به معنی حرکت کردن و تغییر مکان است و علت نامگذاری آن حرکت خورشید در منطقه البروج است. در این روز همچنین جشن آب برگزار می گردد که در واقع شروع فصل باران بوده و به باور مردم تایلند، این آب بداقبالی را از آنها شسته و دور می نماید.
این سنت در جامعه تایلندی بسیار با ارزش است. در روز جشن اعضای خانواده دور هم جمع می شوند تا احترام خود را به بزرگترها با ریختن آب خوشبو برروی دست های آنها نشان دهند و در مقابل از دعای آنها برای خوش بختی و سعادت برخوردار شوند. در بعد از ظهر این روز پس از ادای احترام به بودا و شستن آن، همه مردم از پیر و جوان به یکدیگر آب می پاشند.
با آنالیز اولیه ای که انجام داده بودیم و روزهای پروازی هواپیمایی ماهان برنامه سفر را در دو هفته تنظیم نموده بودیم : 3 شب پاتایا ، 2 شب چیانگ مای، 5 شب بانکوک و 3 شب پوکت. البته در صورتیکه الان بخواهم این سفر را به فردی با علایق مشابه خودم پیشنهاد بدهم برنامه زیر به نظرم مناسب تر است : 4 شب چیانگ مای، 5 شب بانکوک و 4 شب پوکت.
هتل ها را به وسیله سایت بوکینگ رزرو نموده بودیم. مجموع هزینه اقامت در هتل های 2 و 3 ستاره برای یک اتاق دو تخته برای 13 شب، 13700 بت معادل یک میلیون و سیصد و هفتاد هزار تومان شد. (واحد پول تایلند بت میباشد که هر بت تقریبا معادل 100 تومان است).
تنها پرواز مستقیم تهران به بانکوک، توسط هواپیمایی ماهان انجام می¬گردد. طول پرواز 7:30 ساعت میباشد. با توجه به مستقیم بودن پرواز، ساعت مناسب پرواز (ورود در صبح و خروج در شب) و قیمت مناسب ، ما این پرواز را انتخاب کردیم. بلیت رفت و برگشت در آن تاریخ به ازای هر نفر یک میلیون و هفتصد هزار تومان بود. البته اخیرا شرکت هواپیمایی ایراسیا نیز برای این راستا پرواز مستقیم با قیمت مناسب در نظر گرفته است.
پروازهای داخلی را نیز بصورت اینترنتی و با کردیت کارت برادرم خریداری نموده بودیم. پروازها را حدود 4 ماه زودتر گرفته بودیم. پرواز بانکوک به چیانگ مای را از هواپیمایی تای لاین و پرواز پوکت به بانکوک از هواپیمایی ایرآسیا. مجموع پروازهای داخلی برای دونفر حدود یک میلیون تومان شد که البته براثر بی دقتی در هنگام رزرو بلیت در پرواز پوکت اضافه بار خوردیم که در ادامه شرح خواهم داد.
برای اخذ ویزا هم با پرداخت مبلغ 160 هزار تومان به ازای هر نفر به وسیله یکی از آژانسهای مسافرتی اقدام کردیم. برای اخذ ویزا ووچر هتل و همچنین پرینت حساب سه ماهه با موجودی 4 میلیون تومان برای هر نفر ضروری است. پروسه اخذ ویزا نیز 5 روز کاری است.
برای رفتن به تایلند موارد زیر را در نظر داشته باشید:
هوای تایلند در اکثر ماههای سال گرم و شرجی میباشد. پاییز و زمستان فصل مناسب تری برای سفر به تایلند است. بهار هوا به شدت گرم است و تابستان نیز فصل باران های موسمی است.
انتظار رویارویی با یک کشور شیک و تمیز مثل کشورهای اروپایی یا استانبول و دبی را نداشته باشید.
در برخی شهرها مانند پوکت و چیانگ مای پشه و حشرات موذی زیادی وجود دارند. حتما پماد ضدگزیدگی حشرات به همراه داشته باشید. همچنین میتوانید از اسپری های دورنماینده حشرات بهره ببرید که در سوپر مارکت های تایلند نیز به وفور یافت می¬گردد. در صورتیکه مثل من به گزیدگی حشرات بسیار حساس هستید حتما دستگاه و قرص پشه کش که در داروخانه ها فروخته می¬گردد تهیه کنید و همراه خود ببرید.
کرم و لوسیون ضدآفتاب، کلاه و عینک آفتابی فراموش نگردد. آفتاب تایلند بسیار سوزان و داغ است.
چانه زدن در تایلند بسیار مهم است! در هنگام خرید و همچنین خرید تورهای محلی و دریافت تاکسی چانه زدن فراموش نگردد.
تایلندی ها مردمی شاد و با روحیه هستند و در فرهنگ آنها عصبانیت و دعوا بسیار زشت میباشد. در هر شرایطی کنترل خود را حفظ کنید و درخواستهای خود را با لبخند مطرح کنید.
روز اول: ورود به تایلند پاتایا
پرواز ماهان تهران بانکوک در ساعت 22:10 آدینه 20 فروردین 95 بدون تاخیر قابل توجهی انجام گرفت. از آنجا که سفر ما در بازه زمانی پس از تعطیلات نوروز انجام میشد تعداد خانواده ها بسیار کم بود و نکته قابل توجه در این پرواز تعداد بسیار زیاد آقایان بود.
در ابتدا با وعده شام از ما پذیرایی شد که شامل دو گزینه سبزی پلو با گوشت و زرشک پلو با مرغ بود که هر دو غذا خوب بود. در کنار غذای اصلی سالاد، ماست دسر و آبمیوه هم در نظر گرفته شده بود.
شام هواپیمایی ماهان
در طول پرواز فرمی به مسافران داده می گردد که بایستی پر گردد. فرم دو برگ دارد که یک برگ را باید به هنگام ورود به تایلند در گیت کنترل پاسپورت فرودگاه تحویل دهید و فرم دیگر را به هنگام خروج از تایلند. این فرم شامل اطلاعات اولیه ای مانند معینات مسافر، محل اقامت و .. است که بایستی به انگلیسی پر گردد. چند ساعت بعد با وعده صبحانه از ما پذیرایی شد که شامل پنیر و کره و مربا و آبمیوه بود. تنها ایراد این پرواز سروصدای زیاد در هواپیما بود و متاسفانه برخی از هموطنان عزیز واقعا ملاحظه بقیه را نمیکردند. در طول پرواز پیروز نشدیم بخوابیم که البته نتیجه آن دیدن طلوع آفتاب از بالای ابرها بود که بسیار زیبا و لذت بخش بود.
طلوع زیبای آفتاب بر فراز ابرها
خاتمه حدود ساعت 7:30 صبح به وقت محلی در فرودگاه سوارنابومی بانکوک به زمین نشستیم.
من در این سفر با مسئله ای روبرو شدم که شاید برای بقیه هم اتفاق بیفتد. پاسپورت من بصورت خیلی جزئی از جلدش جدا شده بود نه بطور کامل. این موضوع باعث شد در هنگام ورود و خروج از تایلند کمی معطل بشوم و از من اسکن چشم و ... دریافتد. هنگام ورود به ایران نیز مامور گیت به من گفت اگر هنگام خروج متوجه شده بودیم اجازه خروج نمی¬دادیم والبته خدا را شکر که متوجه نشده بودند!
به هر حال در نظر داشته باشید پیش از سفر اگر پاسپورت شما دچار پارگی و... شده است آن را تعویض نمایید. در صورت بروز چنین مسئله ای باید ابتدا به اداره گذرنامه بروید و نامه بگیرید و سپس برای تعویض به پلیس +10 مراجعه کنید. در صورت تکرار کار به این راحتی نیست و باید به دادسرا بروید. پس به شدت مراقب پاسپورتتان باشید!
برگردیم به سفر! اولین شهر مورد نظر ما پاتایا بود. برای رفتن به پاتایا میتوان از تاکسی، ون و اتوبوس استفاده کرد. نرخ تاکسی حدود 1000 الی 1500 بت میباشد.
در فرودگاه مقدار کمی پول چنج کردیم تا بتوانیم به پاتایا برویم. اتوبوسهای پاتایا در طبقه پایین فرودگاه، گیت 8 قرار دارند و قیمت بلیت نیز نفری 120 بت معادل 12 هزار تومان است.
اتوبوس راحت و جادار و دارای تهویه مناسب بود. فاصله بانکوک تا پاتایا حدود 2 ساعت بود و راستا سرسبز و دیدنی بود. هتل ما در بخش مرکزی-توریستی و در نزدیکی خیابان سکند رود قرار داشت. با رسیدن به پاتایا در محلی که راننده اتوبوس گفت (در خیابان سوخومویت) پیاده شدیم و تاکسی-وانت ها و موتورها منتظر بردن مسافران به بیچ رود و سکند رود بودند. ما به اتفاق تعداد دیگری مسافر سوار یکی از تاکسی-وخاتمه شدیم و راننده به ترتیب همه را تا دم در هتل برد.
کرایه نفری 100 بت بود که البته به نظر گران می امد اما از آنجا که هوا به شدت گرم بود و تاکسی دیگری هم نبود و بار ما نیز سنگین بود پذیرفتیم.
در پاتایا بیشتر تاکسیوخاتمه مسافرین را جابجا می نمایند. در راستا دو خیابان اصلی بیچ رود و سکند رود نرخ کرایه نفری 10 بت میباشد و کافی است هنگام پیاده شدن زنگ وانت را بزنید. برای راستاهای دورتر استفاده از موتور مناسب تر است که نرخ تقریبی آن برای هر موتور (دونفر) 100 بت میباشد.
هتل ما یک هتل دو ستاره تقریبا کوچک اما با امتیاز بالا در تریپ ادوایزر بود و اکثر مسافران هتل روس و اروپایی بودند. دارای یک استخر بر روی پشت بام و یک اتاق بدنسازی بود. اتاق ها جادار و خوب و دارای بالکن بودند. صبحانه بصورت منو ارائه میشد و حدود 10 منو متفاوت وجود داشت که به نظر من مناسب بود.
ما برای سه شب اقامت در این هتل 3480 بت معادل 348 هزار تومان پرداخت کردیم.
پس از رسیدن به هتل و تحویل دریافت اتاق برای خوردن نهار و آشنایی با محیط اطراف هتل، خارج شدیم. بطور کلی پاتایا چندان چشم نواز نبود و بی نظمی خاصی در همه جا وجود داشت. سیم های برق نیز بصورت آشفته ای نمای شهر را زشت نموده بود، خانه ها کهنه و ساختاری شبیه بنادر ماهیگیری داشت. در نگاه اول توی ذوقم خورد ولی کم کم به این ساختار عادت کردیم.
سیم های آشفته برق
در نزدیکی هتل مقداری پول چنج کردیم و اولین نهار تایلندی مان را تجربه کردیم.
در خصوص غذاهای تایلندی بهتر است شنیده ها و تصوراتتان را کنار بگذارید. منوها بسیار متنوع و مناسب هر سلیقه ایست. غذاهای شور، شیرین، تند، ترش و ... . منوها دارای شرح کامل غذاها بهمراه عکس است. البته اگر اهل غذای تند نیستید حتما در این مورد بپرسید چون برخی از غذاها واقعا تند هستند.
در منو اکثر رستورانها نوشیدنی ها بسیار متنوع هستند انواع نوشابه و آبمیوه و نوشیدنی های محلی وجود دارند.
قیمت غذاها تقریبا مانند ایران میباشد. رستورانهای معمولی تایلندی یک وعده غذای دونفره بهمراه نوشیدنی بین 250 تا 350 بت(25 تا 35 هزار تومان) میباشد. رستورانهای بین المللی و فست فودهایی مثل مک دونالد گرانتر بوده و یک وعده غذا حدود 400 تا 500 بت(40-50 هزار تومان) خواهد شد. همچنین در همه جا دکه های خیابانی فروش کباب ترکی، انواع گریل و ... نیز وجود دارند که بسیار مناسب و خوشمزه هستند که ما تقریبا همه را امتحان کردیم. از آنجا که ما به رستورانهای ایرانی سر نزدیم اطلاعی از قیمت و کیفیت آنها ندارم.
غذای من شامل تکه های مرغ مخلوط با سبزیجات و بادام بود و همسرم غذایی از گوشت و سالاد سفارش داد که هر دو خوشمزه بود اما غذای دوم خیلی تند بود.
اولین غذای تایلندی
شاید یکی دو روز اول معده شما از خوردن غذاهای تایلندی دچار مشکل گردد که احتمالا بخاطر ادویه های خاص است اما نگران نباشید خیلی زود عادت خواهید کرد. برای روز اول برنامه خاصی نداشتیم و به دنبال کشف شهر و خرید تور برای روز بعد بودیم. به هتل برگشتیم و کمی استراحت کردیم و حدود ساعت 7 از هتل خارج شدیم.
خیابان نزدیک هتل
قصد داشتیم در روز بعد معبد چوبی Sanctuary of Truth را ببینیم. موسسه های توریستی فروش تور در نزدیکی هتل همگی بسته بودند و ما نگران شدیم که به برنامه نرسیم. تصمیم گرفتیم از هتل در خصوص تور بپرسیم. قیمت اعلامی هتل با توجه به تحقیقات قبلی من مناسب بود و تور را که شامل ترنسفر، درشکه سواری، نهار و بلیت ورودی مجموعه بود نفری 1100 بت خریداری کردیم.
برای رفتن به این معبد زیبا بهتر است از تور بهره ببرید، چون بلیت ورودی مجموعه 500 بت میباشد و فاصله آن از بخش مرکزی شهر نیز زیاد است. برای حالت بدون نهار و درشکه سواری نیز قیمت حدود 800 بت میباشد که این آپشن توسط هتل ارائه نمی¬شد.
پس از رزرو تور از هتل خارج شدیم و به سکند رود و بیچ رود رفتیم. خیابان پر از رستوران و بار بود. تعداد زیادی مرکز ماساژ و دکه های توریستی فروش تور وجود داشت. از یکی دو دکه قیمت تور را پرسیدیم و تقریبا مشابه قیمت اعلامی هتل بود. البته مسلما میشد تخفیف هم گرفت اما ما چون تور را رزرو نموده بودیم و اختلاف چندانی هم وجود نداشت بیشتر پیگیری نکردیم.
کمی در بیچ رود قدم زدیم و حدود ساعت 9 برای خوردن شام به یک رستوران رفتیم و من سالاد تخم مرغ و همسرم کباب دنده سفارش داد. سالاد با سس شیرین و خوشمزه ای سرو شد و کباب هم خوشمزه اما کم حجم بود. البته قیمت غذا هم بسیار مناسب بود.
روز دوم: پاتایا معبد چوبی، موزه سه بعدی
صبح پس از صرف صبحانه در لابی حاضر شدیم. ترنسفر تور راس ساعت حاضر شد. در طول راستا یک زوج بریتانیایی هم با ما همراه شدند. حدود 45 دقیقه تا معبد فاصله بود. در طول راستا از مناطق کمتر توریستی عبور کردیم که آرامتر و دلنشین تر از مرکز بودند. تور این معبد را می توانید در دو سانس صبح و بعدازظهر رزرو کنید.
این معبد از ساعت 8:30 تا 5 عصر باز می باشد اما در ساعت 11:30 و 15:30 نمایش پایکوبی محلی در محوطه آن برگزار می گردد که سعی کنید در آن ساعت حتما در محوطه باشید و از نمایش لذت ببرید. پس از ورود به محوطه برچسب هایی به ما داده شد که نشان دهنده نوع پکیج خریداری شده بود. برای نمونه شما میتوانید تور شامل فیل سواری و یا قایق سواری در دریاچه مجاور معبد را نیز انتخاب کنید.
برای ورود به معبد در صورتیکه لباس خانم ها کوتاه و بالای زانو باشد بایستی پارچه ای کرایه نمایند به مبلغ 200 بت و روی لباس خود ببندند که پس از تحویل دادن آن، پول به شما برگردانده می¬گردد. پس از رفتن راننده از آنجا که لیدری وجود نداشت در ابتدا کمی سردرگم شدیم اما متوجه شدیم که در کنار معبد دکه ای وجود دارد که افراد را هدایت میکند و از آنجا که بخش هایی از معبد همچنان درحال ساخت است کلاه ایمنی به بازدیدنمایندگان ارائه می¬دهد.
با هدایت لیدرها ما ابتدا سوار درشکه شدیم. درشکه در امتداد ساحل معبد را دور زد و مقداری عکاسی کردیم. البته مسافت طی شده بسیار کوتاه بود.
سپس وارد معبد شدیم. متاسفانه کاتالوگ انگلیسی زبان تمام شده بود و ما مجبور بودیم تنها به شرحات مختصر درج شده در بنا قناعت کنیم.
معبد چوبی Sanctuary of Truth
این معبد با ارتفاع 105 متر تماما از چوب ساخته شده است و شامل مجسمه ها و طرح های بسیار زیبا با جزئیات کامل و دقیق می باشد. در اتصال قطعات هیچگونه چسب یا ماده دیگری استفاده نشده است. این مجسمه ها همگی از شخصیتهای مذهبی و فرهنگی بودایی ها میباشند. دارای چهار سالن است و هرکدام از سالن ها مربوط به یکی از فرهنگ تایلندی ، هندی، چینی و کامبوج می باشد.
ساخت این بنا در سال 1980 شروع شده و تا 2050 ادامه خواهد داشت. معبد بسیار زیبا و با ابهت بود و جزئیات کنده کاری شده بر روی مجسمه ها شگفت آور بود. این معبد یکی از زیباترین مکانهایی بود که در این سفر دیدم.
پس از بازدید از معبد در محوطه باغ کمی گشتیم و ساعت 11:30 به محوطه اجرای نمایش برگشتیم و در کنار صرف غذا به تماشای نمایش نشستیم که شامل پایکوبی ها و نمایش های مختلف بود. غذا هم خوب بود ترکیبی از نودل با گوشت و مرغ و سبزیجات بود به همراه آب هندوانه و میوه که خیلی چسبید. در خاتمه هم عکسی را که به هنگام درشکه سواری از ما گرفته بودند به قیمت 100 بت خریدیم.
در تایلند تقریبا در تمامی جاهای دیدنی و تفریحی تعدادی عکاس هستند و از شما عکس می¬گیرند و شما می توانید این عکس ها را با قیمت 100 الی 200 بت خریداری کنید.
ساعت 12 ترنسفر برای برگرداندن ما آمد. در راستا برگشت از ترنسفر خواستیم ما را در نزدیکی موزه سه بعدی Art in Paradise پیاده کند. مشابه این موزه در سایر شهرهای تایلند مانند پوکت نیز وجود دارد. بلیت ورودی مجموعه نفری 400 بت بود و به هنگام ورود بایستی کفش ها را در میاوردیم. این موزه همه روزه از 9 صبح تا 9 شب باز می باشد.
این موزه بسیار سرگرم نماینده و جالب بود. البته تنهایی رفتن به این موزه فایده ای ندارد و باید حداقل 2 نفر باشید تا بتوانید عکس های خوبی بگیرید. در مقابل هر تصویر نیز هدایت در روی زمین کشیده شده است که نشان میدهد چه فیگوری در کنار این تصویر بگیرید. بازدید از موزه حدود 2 ساعت طول کشید که سرگرم نماینده و جذاب بود. بخصوص برای بچه ها بسیار جالب خواهد بود.
این موزه در خاتمهی سکند رود واقع شده است و از آنجا میتوانید با تاکسی-وانت های خطی به مرکز برگردید.
موزه سه بعدی
در راه بازگشت تا هتل از تعدادی از دکه های توریستی قیمت تاکسی از پاتایا تا فرودگاه دن مانگ بانکوک را پرسیدیم که بسیار متفاوت بود. در نهایت توانستیم یک تاکسی به قیمت 1200 بت برای دو روز بعد رزرو کنیم. البته می توان با اتوبوس نیز مستقیم به فرودگاه رفت اما از آنجا که بایستی صبح زود می رفتیم و پرواز ما زود بود ترجیح دادیم از تاکسی استفاده کنیم.
به هتل برگشتیم و کمی استراحت کردیم و سری به استخر هتل زدیم که در پشت بام هتل قرار داشت. استخر کوچک اما دنج و دلنشین بود. حدود ساعت 7 به قصد امتحان کردن ماساژ تایلندی دوباره از هتل خارج شدیم. تعداد مراکز ماساژ بسیار زیاد بود و قیمتها تقریبا مشابه بود. ماساژ تایلندی یک ساعت 200 بت، ماساژ پا (که شامل ماساژ شانه ها و کتف نیز می شد) یک ساعت 200 بت و ماساژ با روغن 300 بت بود. در بانکوک و پوکت قیمت ها کمی بالاتر و برای یک ساعت بالای 300 بت بود.
ما یک سالن را که ماساژرهای قوی هیکلی داشت انتخاب کردیم. برای انجام ماساژ تایلندی به طبقه بالا رفتیم. یک بلوز و شلوار گشاد و راحت به ما دادند که با آن لباسها خیلی خنده دار شده بودیم. در طی یک ساعت ماساژ هر لحظه منتظر بودم که از حال بروم. انگشتهای ماساژرها بسیار قوی بود و تک تک نقاط بدنم درد می¬کرد. خلاصه پس از یک ساعت مشت و مال اساسی با احساس کوفتگی شدید از مرکز ماساژ خارج شدیم! ماساژ تایلندی بسیار سنگین بود و بیشتر احساس درد و کوفتگی داشت تا آرامش! البته ما ماساژ پا را امتحان نکردیم.
پس از ماساژ برای شام از یک دکه کنار خیابان کباب ترکی گرفتیم که با سس شیرین بسیار خوشمزه ای مزه دار شده بود حجم غذا کم و قیمت آن 60 بت بود.
ساحل در شب
با فرارسیدن شب تصمیم گرفتیم به خیابان معروف واکینگ استریت برویم که در خاتمهی بیچ رود واقع شده است. این خیابان مملوء از توریست و بسیار شلوغ بود. در دو طرف خیابان تعداد زیادی بار واقع شده است که در اکثر آنها موسیقی زنده راک اجرا می گردد. همچنین مسائل حاشیه دیگری نیز وجود دارد و جو این خیابان اصلا مناسب نوجوانان و بچه ها نیست. شلوغی و سر و صدای بیش از حد واقعا آزاردهنده بود.
واکینگ استریت
تا خاتمهی خیابان رفتیم و برگشتیم و از یک گاری میوه فروشی یک بسته میوه استوایی که ترکیبی از چند میوه مانند پاپایا، دراگون، آناناس و .. بود را به قیمت 100 بت خریدیم. میوه های استوایی بسیار متنوع بودند و ما تقریبا سعی کردیم در طول سفر همه آنها را امتحان کنیم.
میوه های استوایی
پس از خروج از واکینگ استریت در یکی از رستورانهای کنار خیابان ساعتی نشستیم که در وسط آن مسابقه بوکس تایلندی اجرا می شد. چند عکس هم با بوکسورها گرفتیم که جالب بود.
بوکس تایلندی
در پاتایا یک مرکز Fly Boarding وجود دارد که ما تصمیم داشتیم این وزرش پرهیجان را تجربه کنیم. از آنجا که نمی-دانستم از کجا می¬گردد بلیت را خریداری کرد چند روز قبل بصورت ایمیلی با دادن آدرس هتل بلیت را رزرو نموده بودیم (آدرس سایت: (flyboardstation.com.
قیمت اولیه برای هر نفر 2900 بت بود که پس از چانه زنی فراوان دو بلیت به همراه ترنسفر و پذیرایی میان وعده به قیمت 3800 بت رزرو نموده بودیم. قرار ما ساعت 9:30 صبح بود اما خبری از ترنسفر نشد! ابتدا قصد داشتیم تماس بگیریم و موضوع را پیگیری کنیم اما بعد با توجه هزینه بالای بلیت و ترس از اینکه در ادامه سفر پول کم بیاوریم، منصرف شدیم و تصمیم گرفتیم در فرصت دیگری این ورزش را تجربه کنیم.
پس از یک ساعت انتظار و نیامدن ترنسفر با راضیی از هتل خارج شدیم و با کرایه یک موتور به مبلغ 100 بت به سمت بودای بزرگ ((Wat Phra Yai رفتیم.
این بودای بزرگ در روی ثپه و در بالای یک پارک جنگلی قرار گرفته است. بهترین روش رفتن به آنجا کرایه موتور می باشد که شما را تا بالای تپه می برد. پس از عبور از تعدادی پله به محوطه ای خواهید رسید که یک مجسمه بودای غول پیکر طلایی نشسته در آن واقع شده است و در اطراف ان نیز تعدای مجسمه کوچکتر واقع شده است.
این مجسمه 18 متر ارتفاع دارد و بزرگترین بودای این منطقه است و بیشتر توریستها از آن بازدید می¬نمایند. این بودا در سال 1940 ساخته شده است که در آن موقع پاتایا تنها یک بندر کوچک ماهیگیری بوده است. بودایی ها در مقابل این مجسمه ها زانو می زنند و دعا می خوانند. غذا و نوشیدنی قرار می¬دهند و در ظرف های مخصوص کنار هر بودا پول می اندازند. این مجموعه همه روزه تا 5 بعدازظهر باز می باشد.
ورودی محوطه بودای بزرگ
بودای بزرگ
سایر بوداهای اطراف بودای بزرگ
در تمام مدت این سفر یکی از سوالاتی که در ذهنم بود قرار دادن غذا و نوشیدنی برای مجسمه ها بود و اینکه در نهایت این غذاها چه می گردد؟ خیلی دوست داشتم در خصوص این موضوع و منطقی که بودایی ها در این مورد داشتند بپرسم اما از آنجا که پرسش در خصوص مسائل اعتقادی انسان ها کار درستی نیست و از برخورد احتمالی آنها می ترسیدم چیزی نپرسیدم. از روی این تپه نمای زیبایی از شهر پاتایا را خواهید دید.
نمایی از شهر پاتایا
پس از خروج از مجموعه بدنبال کرایه موتور بودیم. موتورها تا متوجه می¬شدند ما ایرانی هستیم پیشنهاد رفتن به کارگاه جواهرسازی را می¬دادند! اما از آنجا که ما هیچ علاقه ای به دیدن مراکز خرید در سفر نداریم نقشه هایشان نقش برآب می شد. البته بازدید از کارگاه جواهرسازی و آشنایی با مراحل ساخت جواهرات احتمالا باید جالب باشد اما بدلیل گرمای بیش از حد ما ترجیح دادیم وقتمان را تلف نکنیم.
مجددا یک موتور به قیمت 100 بت کرایه کردیم و به مرکز رویال گاردن رفتیم. از آنجا که گرسنه بودیم در یک کافی شاپ نشستیم و همسرم یک هات چالکت و من نوشیدنی مخصوصی که شبیه شیک بادام زمینی بهمراه مقدار زیادی یخ بود را سفارش دادم. در طبقات بالا این مرکز خرید مراکز تفریحی سرگرمی زیادی وجود دارد. مانند موزه مجسمه های مومی مادام تسو که در شهرهایی مانند آمستردام و .. نیز نمونه آن وجود دارد. تونل وحشت که من خیلی علاقه داشتم آن را امتحان کنم اما در نهایت همسرم ترسید و من را همراهی نکرد! تعدادی سینمای چند بعدی و ... .
طیقه آخر مرکز رویال گاردن
کمی در خیابان ها قدم زدیم و از یک فروشگاه بزرگ که حراج بود تعدادی مجسمه یادگاری خریدیم. قصد داشتیم به پارک مینی سیام برویم اما از آنجا که از گرمای هوا کلافه شده بودیم تصمیم گرفتیم به هتل برگردیم.
خیابان سکند رود
فروشگاه مملوء از مجسمه
برای شام به یکی از رستورانهای نزدیک هتل رفتیم و من بشقاب دریایی که شامل میگو و ماهی مرکب بود و همسرم پای مرغ سفارش داد. بعد از شام به هتل برگشتیم و با مشغول بستن چمدان ها شدیم.
شام آخر در پاتایا
ما از سایر دیدنی های پاتایا دیدن نکردیم چون قصد داشتیم برنامه های مشابه آنها را در سایر شهرها داشته باشیم. سایر دیدنی های این شهر عبارتند از:
طرح بودای بزرگ روی کوه Chao Chi Chan
باغ گرراستای نونگ نوچ
Mimosa Market که مرکز خریدی با دکورهای جالب برای عکاسی است اما در حال حاضر بصورت نیمه تعطیل در آمده است.
مینی سیام
ورزشگاه بوکس تایلندی (در نزدیکی مینی سیام)
بازار شبانه تپراسیت در روزهای آدینه، شنبه و یکشنبه
پارک سنگی و مزرعه تمساح
شوی آلکازار
تورهای غواصی و یا بازدید از جزایر.
که در سفرنامه های مختلف به آنها پرداخته شده است.
در مجموع پاتایا شهری نبود که در من احساس خوبی ایجاد کند، شلوغ و پرهیاهو و بی نظم بود و اتمسفر موجود در شهر من را معذب می¬کرد. البته این فقط نظر من نبود و همسرم هم در روزهای بعد به من گفت که با شروع سفر و دیدن پاتایا خیلی توی ذوقش خورده است. البته ادامه سفر به قدری خوب بود و به ما خوش گذشت که در کل تنها با خاطرات خوب از تایلند برگشتیم و افسوس خوردیم که ای کاش به جای دیدن پاتایا زمان بیشتری را در چیانگ مای و پوکت گذرانده بودیم ولی به هرحال به نظر من دیدن هر نقطه از زمین برای یک بار ضروری است.
روز چهارم: چیانگ مایگشت و گذار در بافت تاریخی
راننده تاکسی راس ساعت 6 صبح در لابی هتل منتظر ما بود. اتاق را تحویل دادیم و راهی فرودگاه دن مانگ بانکوک شدیم. اکثر پروازهای داخلی تایلند از این فرودگاه انجام می گردد. پرواز ما ساعت 10 صبح به مقصد چیانگ مای بود. حدود 8 صبح به فرودگاه رسیدیم و خیلی سریع امور مربوط به تحویل چمدان و دریافت کارت پرواز انجام شد. سپس در کافه ای نشستیم نوعی شیرینی تایلندی و تست شکلات بهمراه چای خوردیم. تا زمان پرواز با اینترنت فرودگاه سرگرم شدیم.
در تمامی فرودگاه های تایلند شما می توانید پس از روشن نمودن وای فای و ثبت نام اولیه به وسیله پسوردی که برایتان ایمیل می¬گردد، از اینترنت به راحتی و رایگان بهره ببرید. طول پرواز حدود 1 ساعت بود و با بیسکویت و آب از ما پذیرایی شد که البته با توجه به قیمت پرواز انتظار بیشتری نیز نداشتیم.
با نزدیک شدن به چیانگ مای متوجه شدیم با شهری کاملا متفاوت روبرو هستیم. شهری از بالا بسیار سرسبز و زیبا با خانه های ویلایی کوچک با سقف های نارنجی.
چیانگ مای
طبق تحقیق قبلی من هزینه تاکسی تا هاستل ما که در بخش تاریخی شهر قرار داشت، 100 بت بود اما به دلیل شروع جشن سونکگران و ترافیک مرکز شهر هزینه ها افزایش پیدا نموده بود و در نهایت توانستیم با 200 بت به هاستل برویم.
چیانگ مای یک شهر کوهستانی-جنگلی و تاریخی در شمال تایلند می باشد. نکته قابل توجه تعداد بسیار زیاد توریستهای اروپایی در این شهر بود اما متاسفانه ما حتی یک توریست ایرانی نیز ندیدیم. مرکز اصلی جشن آب شهر چیانگ مای می-باشد. در واقع در سایر شهرها تنها مراسم آب پاشی برگزار می گردد که البته بسیار مفرح است اما در چیانگ مای علاوه بر مراسم آب پاشی -که در جاده سوخومویت که دورتادور بافت قدیمی شهر را احاطه نموده است، برگزار می گرددمراسم دیگری مانند رژه و نمایش های محلی، داستان سرایی و مراسم مذهبی مانند شستن بودا و ... نیز انجام می¬گردد.
محل اقامت ما یک هاستل کوچک و باصفا بود. برای اطلاع دوستانی که با هاستل آشنایی ندارند باید بگویم که هاستل نوعی مسافرخانه است که دارای اتاق خصوصی و اتاق مشترک است. برای افرادی که تنها سفر می¬نمایند کرایه تخت در این اتاقها خیلی مقرون به صرفه است که در بین توریستهای کوله به دوش بسیار مرسوم است. اتاقهای دوتخته نیز در هاستل معمولا از هتل ها ارزانتر هستند. داخل اتاقها تفاوتی با هتل ندارد اما امکاناتی مثل رستوران و ... در هاستل ها وجود ندارد.
دکوراسیون داخل اتاق خوب و نو و اتاق بزرگ بود. صبحانه شامل نان تست و کره و مربا بود که در سالن کوچک ورودی سرو می¬شد. نکته جالب این بود که به هنگام ورود بایستی کفش ها را در میاوردی و جالب اینکه همه مسافران کفش هایشان را دم در و در کنار پیاده رو رها می¬کردند و این نشان از امنیت بالای حاکم بر فضای شهر داشت. البته ما ریسک ننموده و کفش ها را با خودمان به اتاق می¬بردیم. من همواره سعی می کنم محل اقامت را در کوچه ها و خیابانهای فرعی در نزدیکی بافت تاریخی و مراکز دیدنی انتخاب کنم. در فاصله مناسبی که نه احتیاجی به دریافت تاکسی باشد و همچین از شلوغی بیش از حد مرکز شهر نیز دور باشد.
هزینه اقامت در این هاستل برای اتاق دو تخته برای دو شب 1380 بت(138 هزار تومان) شد که مسلما در زمانی غیر از جشن آب قیمتها بسیار مناسب تر خواهد بود. نکته قابل توجه در چیانگ مای وجود تعداد بسیار زیاد معابد تاریخی و مهم کشور تایلند میباشد که مربوط به قرن 13 تا 15 میلادی است و در بافت تاریخی شهر قرار دارند. دورتادور بافت تاریخی دیواره های قدیمی شهر و دروازه های ورودی شهر واقع شده است که بخش هایی از آن هنوز باقی مانده است. کانال آبی نیز این محدوده را احاطه نموده است که احتمالا خندق اطراف شهر قدیمی بوده است. در داخل بافت تاریخی می توانید پیاده قدم بزنید و یا دوچرخه کرایه کنید.
در این شهر جشن های زیادی مانند جشن سونکگران، جشن بالن آرزوها در ماه نوامبر و .. همه ساله برگزار می گردد. همچنین طبیعت اطراف آن نیز بسیار زیبا بوده و تبلیغ تورهای گردشگری، دوچرخه سواری در کوهستان، کمپ فیلها، کایاک سواری، زیپ لاین، شرکت در دوره های آشپزی و ... همه جا به چشم میخورد. زیپ لاین چیانگ مای بسیار معروف و حرفه ای می-باشد اما متاسفانه در دوره جشن آب تعطیل بود.
پس از تحویل دریافت اتاق، به قصد دیدن شهر، خوردن نهار و خرید تور روز بعد از هاستل خارج شدیم.
ابتدا وارد معبد چیانگ مون (Wat Chiang Mun) شدیم که دقیقا در کنار هاستل ما قرار داشت. بازدید از معابد در چیانگ مای رایگان است و سختگیری در خصوص لباس وجود ندارد.
معبد وات چیانگ مون
این معبد که در قرن 13 ام میلادی ساخته شده است اولین معبد و اقامتگاه سلطنتی چیانگ مای است که ساخت آن همزمان با ساخت شهر چیانگ مای توسط پادشاهی به نام منگرای بوده است. داخل معبد با طرح های قرمز-طلایی رنگ تزیین شده بود و تعدادی مجسمه بودا در داخل قرار داشت.
نمایی از داخل وات چیانگ مون
در پشت ساختمان آن بنای سنگی باشکوهی واقع شده است که دورتادور آن با مجسمه فیل احاطه شده است که بسیار جالب و خاص بود.
بنای سنگی
در بخشی دیگر از معبد نیز دو مجسمه بودای کریستالی و مرمرین قرار دارند که به ترتیب 1800 و 2500 سال قدمت داشته و در هند ساخته شده اند و توسط اولین پادشاه بزرگ چیانگ مای در قرن 13 ام به این معبد منتقل شده اند. دیوارهای این معبد با نقاشی های رنگی زیبایی پوشانده شده بود و مجسمه های بودا در وسط آن قرار داشت. در گوشه ای نیز ظروفی قرار داشت به تعداد روزهای هفته که داخل آن پول می انداختند.
ورودی جانبی ساختمان دوم
ظروف جمع آوری پول
داخل معبد و نقاشی های رنگی
پس از بازدید از معبد در رستورانی در نزدیکی هاستل نهار ارزانی خوردیم. سوپی شامل تکه های گوشت مرغ و سبزیجات که در شیرنارگیل پخته می شد خوشمزه اما بسیار تند بود. همسرم نیز پدتای سفارش داد بهمراه دو عدد اسموتی لیمو و سبزیجات که بسیار خنک و دلچسب بود.
پس از بازدید از این معبد با کمی پرس و جو از مراکز توریستی که باز بودند متوجه شدیم که بدلیل برگزاری جشن ظاهرا تعداد محدودی از تورها اجرا می گردد و برنامه ای که از قبل برای بازدید از شهر چیانگ رای و غار چیانگ داو داشتیم عملی نیست. بنابراین مجبور شدیم تنها به بازدید از کمپ معروف فیل ها و قبیله زنان گردن دراز کارن اکتفا کنیم. تور را که شامل فیل سواری، نمایش فیل ها، بامبو سواری در رودخانه و بازدید از قبیله گردن دراز، بازدید از باغ ارکیده و نهار بود که به قیمت نفری 1100 بت خریداری نمودیم. نکته جالب در هنگام خرید تور این بود که برای خانم فروشنده ایرانی بودن ما بسیار جالب بود و به ما گفت که به ندرت توریست ایرانی در چیانگ مای دیده است.
بعد از خرید تور به سمت معبد معروف وات چدی لانگ حرکت کردیم. از کنار مجسمه سه پادشاه گذشتیم. در این محدوده تعدادی جایگاه چیده بودند و به نظر میامد قرار است مراسمی در آنجا برگزار گردد. این مجسمه مربوط به پادشاه منگرای و دو پادشاه دیگر چیانگ مای است که بنیانگذاران این شهر محسوب می شوند.
نماد سه پادشاه بزرگ تایلند
در طول راستا شاهد رژه زیبا و نمایش های جالبی بودیم. گروههایی که لباسهای محلی پوشیده و بصورت هماهنگ در خیابان ها رژه می رفتند به مراه موسیقی و پایکوبی و نمایش های محلی.
مراسم جشن سال نو
در عین حال درهمه جا توریست های تفنگ بدست وجود داشتند و روی بکدیگر آب می پاشیدند اما به ما که مسلح نبودیم کاری نداشتند. البته در روزهای بعد معنی واقعی جشن آب را فهمیدیم!
بالاخره به وات چدی لانگ رسیدیم. ساختمان جلویی شباهت زیادی به معابد دیگر داشت و دارای ستونهای طلایی و قرمز بود و مجسمه بودا در وسط آن قرار داشت.
داخل معبد وات چدی لانگ
در پشت بنا، بنای تاریخی و باابهت اصلی وات چدی لانگ قرار داشت که در هر ضلع آن مجسمه های بودا قرار داشت.
وات چدی لانگ
ساخت این معبد در قرن چهاردهم توسط پادشاه سان مانگ شروع شد و پس از ده سال متوقف شد. بعدها پس از مرگ او همسرش ساخت این بنا را ادامه داد و در نهایت در اواسط قرن 15 به خاتمه رسید. این بنا 82 متر ارتفاع و 54 متر قطر دارد و بزرگترین بنای زمان خود بوده است.
محوطه وات چدی لانگ
سپس چند ساعتی در خیابانها قدم زدیم هوا بسیار گرم و حدود 40 درجه بود. دلمان نمیامد دل از این همه زیبایی بکنیم اما خستگی و گرما امانمان را برید و به سمت هاستل رفتیم. در همان رستوران مجاور هاستل دو عدد اسموتی خنک خوردیم و به هاستل برگشتیم.
تا شب کمی استراحت کردیم. شهر خیلی زود آرام شد. در کل تایلندی ها مردمی سحر خیز هستند که شبها خیلی زود میخوابند و رستورانها به جز در مناطق توریستی زود تعطیل می نمایند. وقتی ساعت 9 شب از هاستل خارج شدیم نیمی از رستورانها تعطیل و شهر نیمه خواب بود. در یک رستوران ایتالیایی که ما آخرین مشتری اش بودیم یک عدد پیتزا و سیب زمینی سفارش دادیم. پیتزا به سبک کاملا ایتالیایی با نان برشته و پنیر کم بود. برش نخورده بود و باید خودمان می بریدیم. خوشمزه بود و سبک.
روز پنجم: چیانگ مای کمپ فیل ها: دوست داشتنی های با ابهت
صبح بعد از خوردن صبحانه مختصر هاستل، ترنسفر تور با تاخیر اندکی آمد. لیدر تور پسر جوان و خوش اخلاقی بود که به نظرم در مقایسه با لیدرهای سایر تورهایی که رفتیم حرفه ای تر بود. با یک خانواده کره ای، یک توریست مکزیکی که به همراه دوست تایلندی اش بود همسفر شدیم.
تا کمپ فیل ها حدود 1 ساعت در راه بودیم. کمپ یک فضای جنگلی بسیار بزرگ بود که رودخانه ای در وسط آن در جریان بود. در این مکان برای اولین بار با توالت سنتی تایلندی روبرو شدیم که شباهت زیادی به توالت ایرانی داشت اما سنگ آن با ارتفاع حدود 30 سانتیمتری از کف نصب شده بود. یک حوضچه کوچک پر از آب و یک ظرف کوچک برای برداشتن آب نیز وجود داشت.
توالت سنتی تایلندی
نکته قابل توجه دیگر در تایلند وجود شیلنگ آب در اکثر سرویسهای بهداشتی بود که مشکل بسیاری از ایرانیان در سفرهای خارجی است.
ابتدا از روی یک پل معلق گذشتیم و برای فیل سواری به سمت سکوها رفتیم. فیل ها حیوانات بسیار مهربان و جالبی بودند. پوست کلفت پارچه مانند که دارای موهای بلند پراکنده است. لمس فیل ها خیلی برای من جالب و عجیب بود. من واقعا از اینکه مجبور بودیم سوار فیل بشویم راضی نبودم چون دلم برای این حیوانات می سوخت بخصوص وقتی پس از خاتمه سواری متوجه شدم که برخی از آنها باردار هستند به لیدر اعتراض کردم.
کمپ فیل ها
خود فیل بان بر روی سر فیل نشسته بود. ارتفاع خیلی زیاد بود و راستا ناهموار. از میان راستاهای جنگلی و رودخانه عبور کردیم که بسیار جالب بود. در بین راستا توریستها می¬توانستند موز و یامبو بخرند و به فیل ها بدهند. فیل برای دریافت خوراکی خرطومش را بالا میاورد و خوراکی را میگرفت. فیل ها خیلی باهوش بودند. در طول راستا دیدم که کوله یکی از توریستهای سوار بر فیل جلویی افتاد، فیل بلافاصله متوجه شد کوله را از زمین برداشت و به صاحبش داد!
فیل سواری
پس از فیل سواری که بیش از 30 دقیقه طول کشید، به بازدید از قبیله گردن دراز رفتیم. از آنجا که در هنگام خرید تور، این بخش هزینه جداگانه ای داشت من فکر می¬کردم که باید به محل دیگری برویم، اما محل زندگی این قبیله نیز در داخل همین کمپ قرار داشت. قبیله کارن که به Long Neck معروف بودند، در واقع اهل میانمار هستند که پس از اخراج از کشور خودشان به تایلند آمده اند. در حال حاضر تابعیت تایلندی ندارند اما بنابر گفته تور لیدر قرار است پادشاه تایلند به زودی به آنها تابعیت تایلند را بدهد. خانه ها بسیار ساده و از جنس چوب و پوشال بود.
در قبیله تنها زنها دیده می شدند که در واقع جاذبه اصلی این قبیله هستند. مردهای قبیله درون خانه ها هستند و معمولا خارج نمی¬شوند. از آنجا که این قبیله قبلا در جنگل زندگی می کردند برای حفاظت از حیوانات درنده به دور گردن و بعضا زانوهای زن ها حلقه ها فلزی می انداختند که این رسم که کنون پابرجا مانده است از 5 سالگی شروع شده و هر سال یک عدد حلقه جدید به حلقه های قبلی اضافه می گردد.
زنان قیبله گردن دراز
شال های دستباف
خانه های پوشالی قبیله
نگاه دختر بچه ها غمگین و خسته بود. مسلما بازدید توریستها از این قبیله باعث می¬گردد که این رسم همواره ادامه پیدا کند. تنها کاری که می¬توانستم بکنم خرید مجسمه های کوچک یادگاری و شالهای دستبافی بود که همانجا میبافتند که با وجود گران بودن قیمت آنها، تنها جایی بود که دلم نیامد برای دریافت تخفیف چانه بزنم.
غمگین ترین نگاه
سپس به سمت محل نمایش فیل ها به راه افتادیم. ابتدا فیل ها به کنار رودخانه رفتند و کمی آب بازی کردند و آب را روی مردم می پاشیدند. سپس نمایش با حضور چند بچه فیل برگزار گردید که بسیار دیدنی و حرفه ای بود. فیل ها به خوبی آموزش دیده بودند. پایکوبی فیل ها، فوتبال، سه چرخه سواری و در خاتمه کشیدن نقاشی که بسیار شگفت آور بود و در خاتمه نقاشی ها به مزایده گذاشته شد.
نمایش بچه فیل ها
بچه فیل نقاش
توریست ها خوشبختانه با دادن غذا و انعام فیل ها را راضی می کردند. فیل ها موزها را می خوردند و پس از دریافت پول تعظیم کوتاهی می کردند!
نمایش خوب بود اما تنها چیزی که باعث شد من به اندازه کافی لذت نبرم، حس بهره کشی و اذیت این حیوانات معصوم بود. شاید هم واقعا این حیوانات از اینکه تحت مراقبت هستند راضی و راضیند و این برنامه ها برایشان نقش بازی دارد که امیدوارم همینطور باشد.
پس از نمایش برای صرف نهار که بصورت بوفه بود به رستوران رفتیم. در مجموع در طول این سفر چندین بار از ناهار بوفه استفاده کردیم که در مجموع معمولی بودند و یکی از اشکالات آن رایگان نبودن نوشیدنی است.
بوفه نهار شامل غذاهای تایلندی بود که البته به نسبت غذای رستورانها کیفیت پایین تری داشت اما قابل قبول بود. ران مرغ سوخاری، اسپاگتی و سیب زمینی سرخ نموده هم وجود داشت برای افرادی که تمایلی به استفاده از غذاهای محلی نداشتند. برخلاف شنیده های قبلی، من و همسرم (که اتفاقا خیلی هم در غذا ریسک پذیر نیست) مسئله ای با غذاهای محلی نداشتیم و حتی یک بار هم سراغ رستورانهای ایرانی نرفتیم. منو غذاها بسیار متنوع بود و تنها احتیاج به حوصله جهت انتخاب غذای مناسب داشت.
نهار بوفه تور کمپ فیل ها
بعد از نهار نوبت به درشکه سواری رسید که نسبت به سایر بخش ها جذابیت کمتری داشت. راستا کوتاهی را با درشکه طی کردیم و تعدادی عکس گرفتیم. بطور کلی بعد از خاتمه هر بخش از برنامه بایستی به فیل بان، درشکه چی و .. انعام بدهید که 20 بت کافی است. در هتل ها نیز بین 20 تا 50 بت انعام کافیست.
درشکه سواری
سپس برای رفتینگ بامبو راهی کنار رودخانه شدیم. قایق ها از چوب بامبو ساخته شده بودند و مرا به یاد فیلم های قدیمی و کارتون ها می انداخت. در مجموع تجربه جالبی بود. در دو طرف رودخانه محلی هایی که به پیک نیک آمده بودند کاملا مشابه سبک ایرانی ها، زیلو پهن نموده بودند و کباب درست می¬کردند. بچه های بازیگوش وارد رودخانه شده بودند و کوچکترین اشاره ای به آنها کافی بود تا مورد هجوم سطل های آب قرار بگیرید! خلاصه پس از حدود 1 ساعت و کاملا خیس از قایق پیاده شدیم که البته در آن هوای گرم لذت بخش بود. فقط باید مواظب دوربین و موبایلتان باشید.
بامبو سواری در رودخانه
چون برنامه سفر ما مصادف با جشن آب بود احتمال خیس شدن وسایل بیشتر بود ما از کاور ضدآب برای موبایل و پول استفاده می کردیم.
بعد از حدود ساعت 3 از کمپ خارج شدیم و به سمت باغ ارکیده رفتیم. باغ کوچک اما زیبایی بود و انواع گل ارکیده در آنجا پرورش داده می¬شد. شامل چند کافی شاپ و یک فروشگاه فروش سوغاتی نیز بود. چیزی که در تایلند جلب توجه می¬کرد استفاده حداکثری از هرچیزی برای جذب توریست و ایجاد اشتغال بود که این سیاست واقعا قابل تحسین و پیروز بوده است. پس از گشت کوتاهی در باغ در کافی شاپ باغ نشستیم و دو عدد اسموتی هندوانه گرفتیم که خیلی خوب و خنک بود.
باغ ارکیده
حدود ساعت 4 به چیانگ مای رسیدیم. جشن آب شروع شده بود و همه جا مملوء از جمعیت بود. از آنجا که هتل ما در بافت تاریخی شهر بود، ترنسفر در زمان جشن امکان ورود به آنجا را نداشت ما را در جاده سوخومویت در نزدیکی هتل پیاده کرد. ما ابتدا از خیس شدن فرار می کردیم اما چاره ای نبود و در نهایت پس از 10 دقیقه پیاده روی مثل دو عدد موش آب کشیده به هاستل رسیدیم. پیاده ها و توریستها در دو طرف خیابان مجهز به تفنگ آب پاش با مخازن بزرگ، بشکه های آب یخ و سطل و حتی شیلنگ آب ایستاده بودند و وخاتمهی مملوء از توریستهای مسلح نیز از وسط خیابان عبور می¬کردند. کسی به کسی رحم نمی کرد و حتی پلیس ها هم خیس بودند! جشن بسیار مفرح و سرگرم نماینده ای بود بخصوص برای افرادی که بصورت گروهی بودند.
جشن آب
با تاریک شدن هوا شهر آرام شد و ما به قصد پیاده روی و صرف شام از هتل خارج شدیم. شام را در یک رستوران ساده محلی خوردیم که شامل املت (که در واقع تخم مرغ خاگینه و برنج بود) و یک سالاد گوشت که شامل گوشت و سبزیجات و البته تند بود خوردیم. سپس برای پیاده روی به کنار رودخانه رفتیم همه جا خلوت و ساکت بود و هیچ نشانی از هیجان بعدازظهر نبود.
از آنجا که در جشن سونکگران برخی از تورها اجرا نمی¬شد و برخی مکانهای دیدنی تعطیل بود ما پیروز نشدیم طبق برنامه ای که داشتیم پیش برویم. اما در مجموع در چیانگ مای واقعا به ما خوش گذشت. سایر دیدنی و تفریحات چیانگ مای عبارتند از:
معبد وات دوی سوتپ (Wat Doi Southeb) و 304 پله آن : این معبد که در بالای کوه سوتپ و در خارج از شهر واقع شده، معروف ترین معبد در تایلند است. در بت کده ای که در مرکز آن واقع شده است، اشیایی باستانی و مقدس از بودا وجود دارد. سالیانه هزاران گردشگر و زائر بودایی از سراسر دنیا به این جا می آیند. از این جا مناظر اطراف و شهر به خوبی قابل مشاهده است و هرروز در ساعت 6 عصر می توانید به تماشای مناجات راهب بودایی بنشینید.
شما با بالا رفتن از 304 پله، به معبد می رسید، همچنین می توانید از واگن های ریلی کابلی نیز برای بالا رفتن بهره ببرید. برای بازدید از این مکان باید لباس پوشیده داشته باشید و تورهای آن در مراکز توریستی موجود است.
وات پرا سینگ : در این معبد، شمایل بزرگی از بودا وجود دارد که طبق افسانه های محلی، قدرت بسیاری دارد. به طوری که گفته می گردد طی عبور کالسکه پادشاه از مقابل آن، کالسکه می شکند. به همین دلیل این مجسمه را بسیار قدرتمند می دانند و احترام فراوانی برای آن قائل هستند. این مجسمه روی تنه شیری واقع شده است.
وات سوان دوک : اصلی ترین ویژگی آن، سالن نمازگزاری کاهنان بودایی است. از ویژگی های دیگر آن می توان به مناره های مختلف اشاره نمود. در این مناره ها آثار مقدس بوداها قرار دارند. مناره اصلی به رنگ طلا و بقیه آنها سفیدرنگ هستند. علاوه بر مناره ها، می توان از نقش های دیواری برجسته این معبد نیز به عنوان جاذبه های توریستی یاد کرد.
وات جت یوت : یکی از معبدهای بودایی به سبک هندی است که در شهر چیانگ مای واقع شده است و در قرن 15 به منظور میزبانی شورای دنیای بودا ساخته شده است. ساخت این معبد شباهتی به دیگر معابد تایلند ندارد. سالن آن شبیه غار و زیربنای آن مستطیل شکل است.
موزه ملی چیانگ مای: این موزه مملو از وسایل، ابزار سلاح های جنگی، مجسمه های بودا که در طول زمان های مختلف در تاریخ ساخته شده اند.
بازار شبانه
یکشنبه بازار
شام خانتوک(Khantoke Dinner) : این مراسم در رستوران خانتوک برگزار گردیده و بازدیدنمایندگان در حالیکه به طور دایره ای بر روی زمین نشسته اند، غذا می خورند و به تماشای پایکوبی سنتی و برنامه های فرهنگی قبایل می نشینند. بلیت ورودی آن 520 بت بوده و در ساعت 7 شروع می گردد. درصورتیکه میخواهید در ریف های اول بنشینید بایستی زودتر بروید.
پارک ملی (Doi Inthanon)
دهکده بافت ابریشم و کتان (San Kamphaen)
باغ وحش Chiang Mai
غار Chiang Dao
شهر چیانگ رای و معبد سفید وات رانگ خون
تورهای دوچرخه سواری در کوهستان و زیپ لاین.
روز ششم: بانکوکجشن آب
صبح ساعت 9 به سمت فرودگاه حرکت کردیم. قرار بود هاستل برای ما تاکسی رزرو کند اما صبح صاحب هاستل که خانم مهربانی بود به ما گفت به دلیل تعطیلات نتوانسته تاکسی رزرو کند و خودش ما را به فرودگاه خواهد برد. البته احتمالا راست نمی گفت و در واقع بدنبال کسب درآمد از این راه بود اما به هرحال برای ما فرقی نداشت قبول کردیم و پول تاکسی را به او پرداخت کردیم. در مجموع تنها ویژگی منفی که من در تایلندی ها دیدم راستگو نبودن آنها بود که سعی می¬کردند از توریستهای ناآگاه سوء استفاده نمایند و اوج این موضوع را در کرایه تاکسی در بانکوک شاهد بودیم.
پرواز به موقع انجام شد و حدود ساعت 12 ظهر وارد بانکوک شدیم. در بانکوک نیز ما یک اتاق دونفره در یک هاستل که دارای امتیاز 8.6 در تریپ ادوایزر بود برای 5 شب به قیمت 4000 بت(معادل 400 هزار تومان) رزرو نموده بودیم. از آنجا که برای ما نزدیکی به اماکن دیدنی مهم بود و علاقه ای به خرید نداشتیم، هاستل را در محلی نزدیک به خیابان کاسانرود(Khao San Road) و همچنین گرند پالاس در یک خیابان فرعی انتخاب نموده بودیم.
طبق تحقیقات قبلی من نرخ کرایه تاکسی از فرودگاه تا منطقه کاسانرود 400 بت بود. اما بدلیل جشن و شلوغی آن منطقه تاکسی ها به قیمتی کمتر از 800 بت راضی نبودند. در مجموع راننده تاکسی ها در بانکوک بسیار دندان گرد هستند و متاسفانه نظارت درستی هم بر روی آنها وجود ندارد. در هنگام دریافت تاکسی حتما قیمت را با آنها طی کنید که برای مسافتهای معمولی زیر 10 کیلومتر بین 50 تا 100 بت است که تاکسی ها در ابتدا مبلغ 200 بت به بالا را پیشنهاد میدهند.
حتی در این حالت نیز پس از رسیدن به مقصد خود را به نفهمی میزنند اما شما کوتاه نیایید و بیش از مبلغ توافق شده ندهید وقتی بفهمند حواستان جمع است کوتاه میایند. روش دیگر استفاده از تاکسی متر است تاکسی ها موظف به استفاده از تاکسی متر هستند اما پس از توافق بر سر استفاده از آن دبه در میاورند و میخواهند شما را به مرکز خرید ببرند. در این حالت بهتر است به آنها بگویید که مستقیم شما را به مقصد برسانند گفتن کیلومتر تقریبی فاصله و اینکه راستا را از روی جی پی اس میدانید خیلی موثر است.
بطور کلی به همراه داشتن جی پی اس یا اپلیکیشن های مشابه در سفر بسیار مهم است. ما از اپلیکیشن بسیار خوب اما گمنام MAPS.ME استفاده کردیم که پس از دانلود نقشه هر کشور بصورت آف لاین قابل استفاده است و سرعت و دقت بالایی داشته و قابلیت سرچ و جهت یابی پیشرفته ای دارد و امکانات خوب دیگری مثل مارک کردن نقاط مهم و ... را نیز دارد. با استفاده از این اپلیکیشن ما در سفرهای خارجی و داخلی احتیاجی به پرسیدن آدرس و یا ترس از گم شدن نداریم.
پس از پیدا نکردن تاکسی مناسب، تصمیم گرفتیم با اتوبوس به هاستل برویم. دکه فروش بلیت مینی بوس در نزدیکی درب سالن خروجی واقع شده است و در چند راستا سرویس دارد که خوشبختانه دارای مینی بوس مستقیم به کاسانرود نیز بود. بلیت نفری 150 بت بود. فاصله فرودگاه دن مانگ تا مرکز شهر حدود 1 ساعت بود. در اینجا بود که من متوجه شدم مردمی وجود دارند که حتی از ما ایرانی ها نیز بدتر رانندگی می¬نمایند! راننده اتوبوس مانند یک مینی ماینر در اتوبان رانندگی میکرد و سرعت بسیار بالایی داشت.
رانندگی تایلندی ها شباهت زیادی به ما دارد و حتی شاید بدتر. خبری از بستن کمربند ایمنی نیست. سرعتها خیلی بالاس و تعداد خطوط عابر پیاده بسیار کم است اما در عین حال همگی خونسرد و آرام هستند و صدای بوق شنیده نمی گردد.
در محلی در نزدیکی کاسانرود از اتوبوس پیاده شدیم طبق نقشه ما خیلی به هاستل نزدیک بودیم و یک پیاده روی 10 دقیقه ای داشتیم اما بدلیل گرمای زیاد هوا و به همراه داشتن دو عدد کوله و دو چمدان البته کوچک، تصمیم گرفتیم تاکسی بگیریم. در همه جای بانکوک و در هر ساعتی از شبانه روز تعداد زیادی تاکسی و توک توک (که نوعی موتور است) دیده میگردد. تصمیم گرفتیم توک توک سواری را نیز امتحان کنیم و با 100 بت به مقصد رسیدیم که البته بعدا متوجه شدیم که برای آن مسافت کوتاه زیاد بوده است.
توک توک سواری در بانکوک
هاستل فراتر از انتظار من و شبیه یک هتل سه ستاره داخلی بود. حتی لابی بزرگی نیز داشت که معمولا در هاستل ها مشاهده نمی گردد. تنها اشکال آن نبود آسانسور بود که خوشبختانه بار ما سبک و اتاق ما در طبقه سوم بود. در لابی وسایل پذیرایی عصرانه شامل چای و قهوه بصورت 24 ساعته مهیا بود و حتی امکان اتوزدن لباس نیز وجود داشت. در مجموع جزء یکی از بهترین هاستل هایی بود که من تا به حال رفته ام.
پس از تحویل دریافت اتاق و دریافت قیمت تورها از پذیرش هتل، که خیلی هم نامناسب نبود، از آنجا که پول کافی برای پرداخت صورتحساب به هاستل نداشتیم برای چنج کردن پول خارج شدیم. با پرس و جو متوجه شدیم برای تبدیل پول باید به کاسانرود برویم و با نزدیک شدن به ورودی این خیابان بود که با دیدن اوضاع دوباره خودمان را برای یک خیس شدن اساسی آماده کردیم. در ابتدای خیابان تابلوی کینگ برگر را دیدیم و تصمیم گرفتیم قبل از خیس شدن نهار بخوریم. کیفیت، کمیت و قیمت غذا مشابه مک دونالد بود که برای ما ایرانی ها خیلی راضی نماینده نیست. ما دو عدد فیش برگر گرفتیم که به نظر من از سایر برگرهای این فست فودها خوشمزه تر است و یک عدد سیب زمینی و دو نوشابه که نزدیک به 400 بت شد.
خیابان کاسانرود مملوء از جمعیت بود که بصورت فشرده ای حرکت می کردند و روی بکدیگر آب می ریختند. پس از نهار و چنج کردن پول، از یکی از موسسات توریستی که باز بود تورهای مورد نظر را خریدیم. نکته قابل توجه عدم برگزاری برخی از تورها در دوران جشن آب بود. برای مثال تور شام در کشتی و سافاری ورلد تا تاریخ 17 آپریل و خاتمه جشن برگزار نمی شد. خوشبختانه ما تا خاتمه جشن در بانکوک بودیم و با جابجایی برنامه ریزی قبلی پیروز شدیم تقریبا به تمام برنامه ها برسیم.
برای روز بعد تور نصف روز بازار شناور (Floating Market) را به قیمت نفری 300 بت گرفتیم که با توجه به فاصله زیاد واقعا مناسب بود. البته ما قصد داشتیم تور کامل که شامل بازار شناور، مزرعه کروکودیل ها و باغ رز میباشد را بگیریم که قیمت آن حدود 1100 بت بود اما متاسفانه این تور تا خاتمه جشن برگزار نمی¬شد.
تور سافاری و شام در کشتی را نیز پس از چانه زنی به قیمت 1100 بت و 1000 بت خریداری کردیم. امکان دریافت تخفیف بیشتر نیز وجود داشت اما با توجه به شرایط خاص جشن تعداد بسیاری از آژانس ها تعطیل بودند.
با توجه به فاصله دور بازار شناور و همچنین ورودی گران سافاری ورلد و دور بودن آن، بهتر است این بخش ها را با تور بروید. پس از رزرو تورها ساعتی را در کاسانرود به آب بازی گذراندیم در این بین افرادی هم بودند که یک گچ سفیدرنگ را در آب حل می کردند و به صورت بقیه می مالیدند که علیرغم کوشش فراوان پیروز نشدیم از دستشان فرار کنیم و با صورتی گچی و سفید و لباسی خیس به هاستل برگشتیم.
خیابان کاسانرود و جشن آّب
در بین راستا رستورانهای خیابانی و دکه های بسیاری را در کنار خیابان دیدیم و مردمی که در حال خوردن غذا بودند. یکی از دیدنیهای تایلند این رستورانهای خیابانی بود. همه روزه صبح زود و سرشب در کنار هاستل ما نیز یک رستوران محلی برپا میشد. میز و جایگاهها و دیگ های غذا در پیاده رو پهن میشد که به نظر جالب می آمد. موضوع جالبی دیگری که متوجه شدم این بود که کاهنان معبد هر روز حدود 6 صبح در خیابان براه میفتادند و از مردم غذا یا پول میدریافتد!
تا شب استراحت کردیم و وقتی از هاستل خارج شدیم همه جا سوت و کور شده بود. در کوچه های اطراف گشتی زدیم و در یک رستوران ساده دو مدل غذای تایلندی که با نودل و مرغ تهیه شده بود خوردیم. در راه برگشت از آنجا که هاستل صبحانه ارائه نمیداد از فروشگاه 7-11 که در هر کوچه پسکوچه ای یافت می¬گردد و بصورت 24 ساعته باز است، خرید کردیم.
روز هفتم: بانکوکبازار شناور
ترنسفر تور با نیم ساعت تاخیر حاضر شد. ما که نگران شده بودیم از مسئول پذیرش هتل خواستیم تا با راننده تماس بگیرد. بالاخره ترنسفر آمد و دلیل تاخیر آن هم معین بود. ون کاملا پر بود و هتل ما آخرین مقصد بوده است. حدود 1:30 ساعت تا بازار شناور (Dumnoen Saduak) در راه بودیم. در آنجا ابتدا سوار قایق های دم دار بلندی شدیم و بخش هایی از بازار گذشتیم که کاملا سوت و کور و تعطیل بود. در دو طرف رودخانه تعداد زیادی مغازه بسته وجود داشت. نگران شدم که نکند بازار تعطیل باشد و وقتمان را تلف نموده باشیم اما پس از قایق سواری کوتاهی تابلوی بازار اصلی نمایان شد. تعدادی مغازه فروش انواع لوازم دستی و ... در دو طرف رودخانه قرار داشت و تعدادی فروشنده نیز سوار بر قایق بودند.
پس از گشت کوتاهی از قایق پیاده شدیم که بازارچه کوچکی بود و تعداد زیادی رستوران نیز در آنجا وجود داشت. برای سوار شدن به قایق پارویی و خرید از قایق ها بایستی بلیتی به قیمت 150 بت را خریداری کرد. پس از دریافت بلیت سوار قایق های پارویی شدیم و در بخش اصلی و شلوغ بازار حرکت کردیم. تجربه جالب و خوبی بود.
خرید در بازار شناور
اگر چیزی می¬خواستید باید به قایقران اشاره می¬کردید تا شما را به مغازه یا قایق مورد نظر برساند و خرید خود را انجام دهید. ما هم یک عدد بستنی که در پوست نارگیل سرو میشد و روی آن برنج شیرین و چسبنده ای قرار داشت خریدیم.
بستنی نارگیلی
دکه های ثابت کنار رودخانه
بازار شناور
پس از تمام شدن گشت با قایق، کمی در بازار گشتیم قیمتها به نسبت مناسب بود. یک بسته میوه استوایی خریدیم که متفاوت از میوه هایی بود که در پاتایا خریده بودیم و چند بسته شکلات هم برای سوغاتی تهیه کردیم که ترکیبی از شیرنارگیل و قهوه و بادام بود و حالت ترد و خوشمزه ای داشت.
از بین میوه های استوایی حتما ترکیل یا Garcinia mangostana را امتحان کنید که میوه سفیدی است که پوستی زرشکی رنگ دارد و بسیار خوش طعم و شیرین میباشد. آناناس های کوچکی هم وجود دارند که بسیار شیرین و آبدار هستند.
اکثر میوه ها آبدار بوده و طعم ترش و شیرین دارند. میوه زیر پرزداری هم به نام Nephelium lappaceum وجود دارد که طعم جالب و متفاوتی دارد. ما سعی کردیم تقریبا تمامی میوه های استوایی را یک بار امتحان کنیم که تجربه خوبی بود.
لیدر راس ساعت مقرر حاضر شد و همگی سوار بر مینی بوس شدیم و به راه افتادیم. پس از حدود یک ربع به محلی رسیدیم و پیاده شدیم. برای من که تصور می کردم برنامه تمام شده است سورپرایز جالبی بود. به ایستگاه قطاری رفتیم که به نوعی بازار بود.
در دو طرف ریل بساط دست فروشها پهن بود و البته بیشتر شبیه بازار محلی بود و محصولات تازه کشاورزی و دریایی به فروش میرسید. وقتی قطار در ساعات معینی از راستا عبور می¬کرد همگی سایبانها را کنار میزدند و با عبور قطار دوباره مشغول خرید و فروش می شدند.
بازار Mae Klong Railway
این بازار ما کلانگ نام دارد و طول آن در حدود 1 کیلومتر است. در ایستگاه فروش بلیت که در خاتمهی بازار قرار داشت ساعت حرکت قطار در جدولی درج شده بود و میشد با خرید بلیت سوار قطار شد. این خط آهن دارای دو یخش و تعداد زیادی ایستگاه بوده و در سال 1900 ساخته شده است و در بخشی از راستا خود از میان این یازار عبور می¬کند که این موضوع باعث توریستی شدن این بازار شده است.
پس از اتمام بازدید به بانکوک برگشتیم و ترنسفر ما را در مقابل هتل پیاده کرد. برای نهار تصمیم گرفتیم جهت تنوع به یک رستوران هندی که در نزدیکی کاسانرود دیده بودیم برویم. ما یک مدل نون مزه دار شده با سیر و پنیر و یک نوع غذای گوشتی خورش مانند سفارش دادیم و تاکید کردیم که تند نباشد.
من از دیدن دوغ در منو آنقدر ذوق کردم که گارسن متعجب شده بود! نکته جالب وجود تعداد زیادی کلمات فارسی مانند نان و پنیر در منو بود! غذا بی نهایت تند بود و ما درخواست کردیم که آن را برایمان عوض کند. غذای تعویضی هم تند اما قابل خوردن بود.
پس از صرف نهار به هاستل برگشتیم و کمی استراحت کردیم.
شب تصمیم گرفتیم به دیدن بازار شبانه پات پونگ برویم. در بانکوک تعدادی بازار خیابانی وجود دارد که معروفترین آنها چاتوچاک میباشد که آخر هفته ها دایر است. یکی دیگر از این مکانها بازار پات پونگ میباشد. با یک تاکسی به مبلغ 40 بت به پات پونگ رفتیم.
راننده تاکسی کل راستا را در خصوص زندگی خانوادگی اش و اینکه زن و پسرش را در سقوط هواپیما از دست داده است صحبت کرد و در خاتمه که ما احساساتی شده بودیم قصد داشت 400 بت بابت کرایه از ما دریافت کند! در این منطقه تعداد زیادی رستوران و کلاب نیز وجود دارد و مدرن تر از محله کاسانرود بود. متاسفانه بدلیل جشن بازار نیمه تعطیل بود و جذابیت چندانی نداشت. بازدید کوتاهی از بازار داشتیم و سپس برای شام به یکی از رستورانهای کنار خیابان رفتیم.
بازار شبانه Patpong
از منوی رنگارنگ رستوران صدف بخار پز و نوعی کباب بره را انتخاب کردیم. کباب بسیار خوشمزه و مزه دار بود. صدف نیز طعم خاصی نداشت کمی لاستیکی بود ولی ارزش امتحان کردن را داشت.
صدف بخارپز
در راستا برگشت دوباره با راننده تاکسی های دندان گرد روبرو شدیم و در نهایت یا پرداخت کرایه 120 بت به هاستل برگشتیم.