ظرفیت فناوری زنجیره بلوک در شفافیت زنجیره تأمین و کارکرد مالیاتی

به گزارش مالکوم، زنجیره بلوکی یکی از پیشرفت های تکنولوژیکی انقلابی در دو دهه گذشته است. پیش بینی شده که مثل اتفاقی که تقریبأ بیست سال پیش از طریق ی اینترنت افتاد، زنجیره بلوک هم یک فن آوری پایه ای و زیربنایی گردد.

ظرفیت فناوری زنجیره بلوک در شفافیت زنجیره تأمین و کارکرد مالیاتی

به گزارش گروه علم و پیشرفت خبرنگاران تهیه شده به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه فضای مجازی، زنجیره بلوکی یکی از پیشرفت های تکنولوژیکی انقلابی در دو دهه گذشته است. پیش بینی شده است که این پیشرفت باعث تغییرات فوق العاده ای می گردد. مثل اتفاقی که تقریبأ بیست سال پیش به وسیله ی اینترنت افتاد، زنجیره بلوک هم به نظر می رسد که یک فن آوری پایه ای و زیربنایی است که در آن یک فرد قادر است که انواع مختلفی از فرآیندهای موجود و تعاملات را بازتصویر کند. زنجیره بلوک ممکن است پتانسیل تغییر ساختار جامعه را داشته باشد و رشد زیست بوم را به وسیله جایگزینی سازوکارهای سنتی با ساختارهای مدرن و مناسب و سازگار با دنیای دیجیتال شده و مجازی شده تقویت کند.

اگرچه بازارهای مالی در خط مقدم توسعه، پیاده سازی و آزمون به وسیله این فناوری نو قرار دارند، نتایج آنالیز ها نشان می دهد که سایر مبادلات اجرا شده به صورت نظیر به نظیر، قابل کاربرد در دفترکل توزیع شده هستند. در ابتدا این فناوری با انتشار مقاله معروف ساتوشی ناکاموتو تحت اسم بیت کوین: یک سیستم پول الکترونیکی نظیر به نظیر در همان فضای بیت کوین مطرح شد. یک سؤال بسیار مهم این است که نقطه انتها بیت کوین و نقطه آغاز دفترکل توزیع شده کجاست؟ شاید ساده ترین جمله این باشد که بیت کوین بدون فناوری دفترکل توزیع شده وجود نخواهد داشت، اما این فناوری بدون بیت کوین همچنان دارای طیف گسترده ای از کاربردهای مختلف است. درحالی که بیت کوین یک رمزارز شبیه اتریوم و ریپل است، دفترکل توزیع شده یک تکنولوژی زیربنایی است که هدف اصلی آن بسیار شبیه به یک سیستم عامل نصب شده در هر کامپیوتر است.

بنابراین اطلاعات ذخیره شده لزوماً پول یا ارز نیستند، بلکه ممکن است نوع دیگری از انواع داده هم باشند. برای ارتباطات در درون شبکه از رمزنگاری استفاده می گردد تا هویت ارسال کننده و دریافت کننده اطلاعات را به صورت امن فراهم کند. هنگامی که یک عضو می خواهد یک داده را به دفترکل اضافه کند، دیگر اعضا باید صحت اطلاعات را تأیید کنند که در موعد مقرر خود وارد یک بلوک شده و به زنجیره بلوک اضافه می گردد. هر بلوک دارای یک هش منحصر به فرد (که مشابه یک اثر انگشت دیجیتالی عمل می نماید) از بلوک قبلی است که آنها را برای ایجاد یک زنجیره از بلوک ها، به هم متصل می نماید. این تکنولوژی احتیاج به متمرکزشدن به وسیله یک واسطه را از بین می برد و اجازه می دهد که طرفین اطلاعات را به اشتراک بگذارند و به طور مستقیم با یکدیگر همکاری کنند. علاوه بر این، استفاده از فناوری زنجیره بلوک امکان عدم تغییرپذیری کامل دفترکل را فراهم می نماید، زیرا تغییر اطلاعات ذخیره شده در یک بلوک بدون تغییر هش آن امکان پذیر نیست.

هنگام بحث در خصوص کاربرد فناوری زنجیره بلوک در مالیات ستانی، مالیات بر ارزش افزوده که یک مالیات بر مبادله است به طور ویژه به فکر خطور می نماید. توسعه دنیای دیجیتال و اقتصاد اشتراکی، احتمالاً مقامات مالیاتی را مجبور خواهد نمود که در پی قوانین، روش ها و فناوری های نو برای اطمینان از جمع آوری صحیح مالیات بگردند. اکنون پذیرفته شده است که این تکنولوژی می تواند نحوه وصول مالیات را تغییر دهد. مسئولیت جمع آوری مالیات بر عایدی یا فروش ممکن است به طور کامل از مقامات مالیاتی به شرکت کنندگان در اقتصاد اشتراکی منتقل گردد. در این خصوص در مجمع مالی جهانی که در 20 تا 23 ژانویه سال 2016 در دائوس برگزار گردید، از بیش از 800 ناظر و مدیر فناوری، در خصوص زمان آغاز دولت ها به مالیات ستانی با استفاده از زنجیره بلوک سؤال پرسیده شد. پاسخ ها به طور میانه اشاره به سال 2023 داشت و 73 درصد از پاسخ ها، سال 2025 را پیش بینی کردند.

در سیستم فعلی مالیات بر ارزش افزوده مسائل متعددی وجود دارد. از جمله این مسائل می توان به ممیزمحوری، صدور فاکتورهای جعلی و ایجاد شرکت های صوری فراوری فاکتور، مسائل استرداد به فراوریکنندگان و صادرکنندگان، عدم استواربودن اصل برائت و به طور کلی عدم اعتماد بین مؤدیان و ممقدار مالیاتی اشاره نمود. با وجود آنکه مصرف کننده نهایی دریافت کننده کل بار مالیات بر ارزش افزوده است، اما سازمان امور مالیاتی با مصرف کننده ارتباط مستقیم ندارد و مالیات متعلقه در هر حلقه را از همان حلقه دریافت می نماید و به نوعی فراوریکنندگان و توزیع کنندگان در مواقع خرید و فروش به ترتیب تبدیل به مؤدی و ممیز مالیاتی می شوند و در انتها دوره، مالیات دریافتی خود را به سازمان تحویل داده و یا در صورت مازاد خریدهای مشمول نسبت به فروش های مشمول، به مقدار متناسب از سازمان مالیاتی مطالبه استرداد می نماید. این شیوه دریافت مالیات بر ارزش افزوده علی رغم مزایای بسیار زیادی که دارد، امکان تقلب و فرار مالیاتی را به وسیله کتمان بخشی از خریدها و فروش ها به وسیله بعضی مؤدیان متقلب فراهم می آورد. لذا برای چنین مؤدیانی این انگیزه وجود دارد که با غیرشفاف و پنهان کردن بخشی یا همه زنجیره فراوری تا حد ممکن از پرداخت مالیات فرار نموده یا فراتر از آن از سازمان مطالبه استرداد کنند.

نکته اصلی که فناوری زنجیره بلوک را توانمند می نماید تا بتواند زنجیره تأمین را شفاف کند چیزی نیست جز توانایی انتقال مالکیت. در واقع کلید اصلی که معرفی نامه بیت کوین به وسیله ساتوشی ناکاموتو در سال 2008 حائز آن بود، برطرف مشکل خرج مجدد بود چراکه دارایی دیجیتال تا پیش از آن، این مخاطره را داشت که همزمان در اختیار دو فرد باشد یا آنکه یک فرد یک کوین را متقلبانه بخواهد در دو مبادله خرج کند و ناکاموتو این مشکل را به وسیله مکاهمم اجماع (اثبات عمل) و برچسب زمانی معاملات به صورت غیرمتمرکز حل کرد. پیش از آن حل این مشکل صرفاً به وسیله استمداد از یک نهاد سوم میسر بود که مسائل متعددی را در پی داشت.

برای بکارگیری و استفاده مشابه از ویژگی بیت کوین (حل مشکل خرج مجدد) در زمینه شفافیت زنجیره تأمین و نهایتاً کارکرد مالیات ستانی آن، باید از ابزار همزاد دیجیتال استفاده کرد و دارایی ها را توکهمه کرد. پس از توکهمه کردن دارایی می توان انتظار داشت که هر توکن مشابه توکن ها در بیت کوین عمل نموده و به وسیله سازوکاری شبیه بیت کوین امکان خرج مجدد یک دارایی امکان پذیر نخواهد بود. خرج مجدد در اینجا بیشتر به معنای انتقال یک کالا (توکن) همزمان به دو فرد است یا صورت دیگر آن به این شکل است که هم زمان یک کالا در اختیار دو بازیگر قرار داشته باشد. اگر بیت کوین توانسته است مشکل خرج مجدد را به خوبی حل نماید، می توان از فناوری پشت آن (زنجیره بلوک) در حل چنین مسئله ای در شفافیت زنجیره تأمین هم بهره گرفت.

امکان ردیابی کالا از این طریق در زنجیره تأمین به معنای عدم امکان اظهار نادرست یک مؤدی متقلب و مطالبه استرداد غیرصحیح مالیات نهاده ها یا خلاف گویی در اظهار است و به نوعی به سمت فراوری اظهارنامه از سوی یک سیستم هوشمند و تأیید آن به وسیله مؤدی است. از آنجایی که فناوری زنجیره بلوک (از نوع مجوزمحور آن) امکان دسترسی یا قطع دسترسی های مختلف به سازمان ها و اشخاص مختلف برای رؤیت، ثبت، مسئولیت نگهداری داده ها و ... را می دهد، می توان با اعطای مجوز دسترسی به پایگاه داده، یک سازمان مالیاتی را در اخذ صحیح مالیات بر ارزش افزوده به وسیله مشاهده جریان صحیح ورود و خروج کالا به یک بنگاه توانمند کرد.

محسن نظری فارسانی (دانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی و کارشناس پژوهشکده امور مالی)

منبع: خبرگزاری فارس
انتشار: 11 شهریور 1400 بروزرسانی: 11 شهریور 1400 گردآورنده: malcom.ir شناسه مطلب: 1698

به "ظرفیت فناوری زنجیره بلوک در شفافیت زنجیره تأمین و کارکرد مالیاتی" امتیاز دهید

1 کاربر به "ظرفیت فناوری زنجیره بلوک در شفافیت زنجیره تأمین و کارکرد مالیاتی" امتیاز داده است | 5 از 5
امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "ظرفیت فناوری زنجیره بلوک در شفافیت زنجیره تأمین و کارکرد مالیاتی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید